اسقاط تکلیف در عرفان اسلامی
Authors
abstract
برای عارفان درمراحل سلوک ‘ مقامات و احوالی پیش می آید که تنها برای کسانی قابل فهم است که آن مراحل را طی کرده باشند . زیرا عرفان مانند هر علمی دیگر علاوه بر موضوع و مسائل خاص خود به روح لطیف و ذوق ظریف و عشق عفیف نیز نیاز دارد ‘ تا قابل فهم و درک شود . اما برای غیر عارف اگر بخواهد از راه مطالعه آن مسائل را بفهمد ناچار است آن مقدمات و مسائل را بداند . به این خاطر به بحث ((صحو))‘((سکر))‘((جمع))‘((فرق))‘و((وقت)) پرداخته شد و ((فرق)) مقام بندگی نامیده شد . در این مقام عارف بخود قائم است و بر عبادات و تکلیف واقف است . و ((سکر)) مردن جنبه بشری است که در آن نور حقیقت برعقل و بصیرت غلبه می کند و در ((جمع)) حق بدون خلق مشاهده می شود. و رنگ و تعدد به کنار می رود و حتی اظهار عبادت نوعی شرک و نگرش به عبادتگر است . و آنگاه در مقام ((فرق بعدالجمع)) اگر جذبه انوار الهی سالک را فرا گیرد ‘ شوریده و آشفته میگردد و برمقتضای ((وقت )) خود عمل می کند و تکلیف همان عمل کردن به مقتضا ی وقت است و نسبت به تکلیف ظاهر ‘ غیر مکلف است .زیرا که تکلیف به کسی تعلق می گیرد که از تکلیف آگاه باشد .
similar resources
رابطه اندیشه اسقاط تدبیر ابنعطاءالله اسکندرانی با نظریه ولایت در عرفان اسلامی
نظریه ولایت در عرفان اسلامی با سه مفهوم دوستی، نزدیکی و سرپرستی گره خورده است و هر یک از عرفا بر یک یا چندی از این مفاهیم برای تبیین نظریه ولایت تأکید کردهاند. ابنعطاءالله اسکندرانی به عنوان یک صوفی برجسته، نظام بخش، گسترش دهنده و اولین نگارنده اندیشههای طریقه شاذِلیه مصر است که سالک را برای طی مسیر و دستیابی به «معرفت الله» به «اسقاط تدبیر»، «مجاهده با نفس»، «خلوت، عزلت و ذکر» و «طی ...
full textزمان در عرفان اسلامی
در فرهنگ اسلامی، تصورات گوناگونی از «زمان» انعکاس یافته است. متکلمان آن را امری موهوم و فیلسوفان آن را مقدار حرکت فلک اطلس میدانند. اما از منظر صوفیان، زمان با جان، که اصل وجود آدمی است، در ارتباط است. جانی که نزد دلبر حاضر است، چیزی جز لالهزار و گلشن نمیتواند باشد و بنابراین، پیری و پژمردگی را در او راهی نیست. از اینرو، زمان عرفانی ارتباطی با گذشته و آینده ندارد؛ زیرا صوفی با خداوند است و ...
full textمبانی فلسفی اسقاط حق در فقه اسلامی و حقوق غرب
موضوع اسقاط حق در اغلب رشتههای حقوقی مطرح شده است. برای ارزیابی و قضاوت در زمینۀ صحت یا بطلان این عمل حقوقی، معیارهای مختلفی از قبیل خودمختاری، کارایی (فایده) و مصلحت پیشنهاد شدهاند. ریشۀ این معیارها را باید در گفتمان «فلسفۀ حق» جستوجو کرد. بنابراین، پرداختن به مبانی فلسفی اسقاط حق یک ضرورت است. در این مقاله با مرور ایدههای مطرحشده در خصوص حق در فقه اسلامی از یکسو و نظریات ارائهشده توسط ...
full textMy Resources
Save resource for easier access later
Journal title:
مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی(منتشر نمی شود)Publisher: دانشکده ادبیات و علوم انسانی
ISSN
volume 160
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023